و حدس می زنم شبی مرا جواب میکنی
و قصر کوچک دل مرا خراب میکنی
سر قرار عاشقی همیشه دیر کرده ای
ولی برای رفتنت عجب شتاب میکنی
من از کنار پنجره تو را نگاه میکنم
و تو به نامدیگری مرا خطاب می کنی
چه ساده در ازای یک نگاه پک و ماندنی
هزار مرتبه مرا ز خجلت آب میکنی
به خاطر تو من همیشه با همه غریبه ام
تو کمتر از غریبه ای مرا حساب میکنی
و کاش گفته بودی از همان نگاه اولت
که بعد من دوباره دوست انتخاب می کنی
ادامه...
خدایم...
دامان نیلوفریت را باز کن...
می خواهم آنچنان در تو سکوت شوم که هیچ اثری از من بر هستی باقی نماند..
تو
همیشه در یادِ منی ،
آسمان به آسمان ،
کوچه به کوچه ،
رویا به رویا ،
هر جایی که مینگرم با منی ، اما ...
دلم برایت تنگ می شود!!
خدایا....