صدای سکوت....

از اعماق وجودم...

صدای سکوت....

از اعماق وجودم...

ایستاده...

 

ایستاده و آرام
به سمت آینه میخزم
با اظطراب دلهره آور تعویض چشم ها 


وتازه می‌شود دل
از تماشای دو مروارید درخشان
بر کیسه پاره پوره ی صورتم.
 

جهان پر از لبخند و پروانه سفید بود!!!!!!
کدام بود؟ 


این آینده کدام بود که بهترین روزهای عمر را
حرام دیدارش کردم؟

حسین پناهی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد